فرهنگی و ورزشی و مذهبی

فرهنگی و ورزشی و مذهبی

فرهنگی و ورزشی و مذهبی

فرهنگی و ورزشی و مذهبی

تاریخچه کاتاها

تاریخچه کاتاها



ریشه کاتاهای جدید کاراته را می توان در سه مدرسه ابتدائی اوکیناوائی جستجو کرد (شوری ته) (ناهاته) و (توماری ته) سه مدرسه اوکیناوائی هستند که سبکها و سیستمهای مختلف از جمله کاتاها از این سه دهکده منشا یافته اند.این سه شهر یا دهکده دوره های گذشته در نوک ناحیه جنوبی اوکیناوا قرار دارند…
حدود سالهای 1900 میلادی کاراته اوکیناوائی و کاتاهایش به ژاپن رسید،

در سال 1957_1968 گیچین فوناکوشی کاتاهای اساسی اوکیناوا را که عمدتا از سیستم (شوری ته) بودند به ژاپن آورد و ابتدا آن را در سطحدانشگاهها آموزش داد البته این کاتاها برای پذیرش بهتر ژاپنی ها دستخوش تغییرات زیادی شد، فوناکوشی کاراته ای ارائه داد که معمولا در دوجوهای قبلی اوکیناوا دیده نشده بود.
ژاپنی ها از این کاراته استقبال کردند و طولی نکشید که اساتید دیگری چون (مابونس کنسوا) از اوکیناوا به ژاپن آمده و به ترویج کاراته اوکیناوائی پرداختند.
مابونی،دانشجوی (یاتوتسونه ایتوسو (1915_1830) و کانرو هیگا اونا) بود. پس از فوت دو استاد برجسته شیتوریوی خود را بر اساس کاتاهای این دو استاد و از دو سیستم ناهاته و شوریته ابداع کرد و آنها را به ژاپنی ها آموخت…
در اواخر جنگ جهانی دوم بود که نظامیان ایالات متحده شروع به فراگیری کاراته در زمانی که ژاپن در اشغال آنها بود کردند و این سربازان بسیاری از آنچه را که آموخته بودند به ایالات متحده برده و بدین ترتیب کاراته در آمریکا و به دنبالش در اروپا گسترش یافت.
گفته می شود کاتا مانند هنرهای رزمی عموما از چین ریشه گرفته است، اینکه چگونه انتقال معلوماترزمی کاران اوکیناوائی که به چین سفر می کردند و با ورزشهای مختلف رزمی چین آشنا شده و به مطالعه آن می پرداختند بحث ما را شامل نمی شود، اما بطور اجمال به تاریخچه کاتاها می پردازیم…
شواهدی وجود دارد که کاتاهای کاراته قبل از سال 1600 میلادی در چین تمرین می شده است یکی از شواهد مستند کتاب (بابیشی) است. در کتاب فوق تحت عنوان (روح هنر رزمی) اشاره شده که (بابیشی) سبک فوکین کمپو تمرین می کرده در این کتاب در زمینه کاتاهای متعدد اوکیناوائی بحث های زیادی شده است کهاز جمله آنها می توان به کاتای (گوجوشیهو) اشره کرد.
گسترش کاتا در اوکیناوا شامل کلیه کاتاهایی می شود که از چین وارد شده و کاتاهایی که اساتید اوکیناوائی آنها را ابداع کرده اند متاسفانه سند مکتوبی در این زمینه وجود ندارد و مدتهای زیادکاتاها به عنوان یک روش کامل رزمی برای انتقال اطلاعات از نسلی به نسل دیگر صورت می گرفت در آن زمان شعر برای به خاطر آوردن چیزهای از یاد رفته استفاده می شد و در اغلب حالتها آموزش بر اساس سنت فامیلی مهارتهای رزمی (بودو) و توسط سرکرده فامیل یا اشخاص مسن دهکده آموخته می شد.این شکلی از کاراته روستایی بود در مقابل کاراته (دوجو) که امروزه آنرا می شناسیم.
حدود سده 1700 تا 1800 میلادی سه استاد اوکیناوائی کاراته مدرن را پایه ریزی می کنند، شینجو چوکن یکی از اساتید و بانیان سیستم شوریته بود که به اتفاق ساکوگاوا و چاتان یا را به استان (فوکین) چین مسافرت می کنند و هنرهای رزمی سلاحهای رزمی را در آنجا فرا می گیرند. هر سه اینها زیر نظر یک کاردار چینی به نام (کوسانکو) زیر نطر وی به مطالعه و تمرین هنرهای رزمی می پردازند.
در کتب تاریخی آمده است که (کوسانکو) متخصص هنرهای رزمی بوده و توانایی انجام این هنر را از یک راهب (شائولین) کسب کرده بود.در این زمان بود که کاراته رفته رفته شکل میگیرد و کاتاهای چینی با هنرهای رزمی اوکیناوائی در هم می آمیزد و به نام هنر اوکیناوائی که متاثر از چین بود شکل انسجام یافته ای پیدا می کند.
این روند ادامه پیدا می کند تا اینکه در قرن نوزدهم فرمهای اصلی کاراته اوکیناوائی تحت دو سبک یا سیستم شوری ته (دست شوری) و ناهاته (دست ناها) به وجود می آید.

راز های کاراته

راز های کاراته
اعتماد به نفس مهمترین و اصلی ترین محور هنرهای رزمی بوده و از دیرباز مورد تاکید قرار گرفته است. "بودی دارما" مخترع هنرهای رزمی پس از اینکه 9 سال در یک غار به ذاذن (تفکر) پرداخت به این نتیجه رسید که رابطه بسیار تنگاتنگی بین جسم و روح وجود دارد به طوری که این ارتباط شدیدا تاثیرگذار بوده و غیر قابل چشم پوشیست. بنابراین برای تقویت روح و روان راهبان معبد شائولین یک روش جسمانی ابداع نمود. این روش در اصل تبدیل شده روش مبارزه حیوانات بود زیرا او معتقد بود "راز حرکات عالم در آدم و راه نبرد آدم در عالم را بیاموز" حیواناتی که بودی دارما از آنها آموخت اینها بودند مار ، ببر ، پلنگ ، درنا، میمون مست ، خرس، اژدها و...
اژدها همان روح و روان بود و در اصل اعتماد بنفس
شاگردان بودی دارما با انجام حرکات جسمانی علاوه بر قدرت بدنی از لحاظ معنوی نیز تقویت می شدند. که بعدها این روش به کنگ فو (طریقت دانایی) مشهور گردید
اما نکته اصلی کجا بود؟ آیا فقط حرکات بدنی باعث افزایش اعتماد بنفس می شد و یا چیز دیگری در کار بود؟ راز اصلی در تنفس نهفته بود و در اصل روشهای تنفسی گوناگون باعث تقویت روان می گردید . رازی که هزاران سال قبل توسط جادوگران و همچنین یوگا کشف شده بود. تنفسهای مشهور به یاما از قبیل پرانایاما و غیره
واقع مطلب این بود که "هرچه قدر دیافراگم گسترده تر و بزرگتر شود اعتماد بنفس بیشتر می شود" دلیلش را کسی نمی داند!
در زمان اشغال اوکیناوا توسط سامورائیها، کشاورزان و مردم جزیره برای دفاع از حق خود مجبور به یادگیری فنون رزمی از راهبان بودند اما این کشاورزان نه معلومات لازم برای یادگیری تمام فنون را داشتند و نه وقت کافی. راهبهای معبد شائولین بنابه صلاحدید خود چیزهایی را به مردم یاد دادند که کاربردی و چکیده هنرهای رزمی بود و به تبع مهمترین آن روشهای تنفسی را آموزش دادند.
کنگ فو راهبان دارای 73 هزار تکنیک و ترکیب و عکس العمل سازی بود و بیش از 70 روش تنفسی. اما این تعداد فن به حدود 1000 تکنیک و 3 روش تنفسی خلاصه گردیده و به نام کاراته (مبارزه با دستان خالی) مشهور گردید.
در بین 3 روش تنفسی کاراته ، تنفس "ایبوکی " عصاره تمام کنگ فو باستانی و کاربردی و بهترین تقویت کننده قدرت درونی و در نتیجه اعتماد به نفس است.
ایبوکی راز هنرهای رزمی و مظهر یین و یانگ و همچنین انرژی چی یا کی می باشد.
ایبو به معنی ماه و خورشید (مهشید) و کی به معنی انرژیست. ایبوکی یعنی نرمی و سختی ، آرام و خشن و ملایم و تند و یین و یانگ است.
در دو کاتا (فرم مبارزه) ایبوکی به ظهور می رسد:
1- سانچین نوکاتا ( فرم ساعت شنی و مبارزه در سه مرحله)
این فرم توسط گوتامابودا ابداع شده و در طول تاریخ تغییر یافته است اما هدف اصلی نحوه استفده از ایبوکی می باشد
2- تنشو (دستان شناور)
این فرم که کمی پیچیده تر از فرم ساعت شنی است توسط بودی دارما اختراع شده است و وقتی اجرا می شود جسم و ذهن شخص کاملا انرژی کی و مفهوم یین و یانگ را درک می کند.
نمامی استادان بزرگ به شاگردان خود انجام مداوم این دو کاتا را گوشزد می نمایند و حتی یکی از آزمونهای اخذ کمربند مشکی اجرای دقیق کاتای تنشو می باشد.
ما در اینجا قصد آموزش کاراته را نداریم اما دانستن ایبوکی بر هر رهرو طریقت دانایی واجب است.

روش انجام ایبوکی
برای انجام ایبوکی هوا به آرامی وارد ریه ها می گردد به طوری که صدای نفس نباید شنیده شود دستها به آرامی به صورت ضربدری به سمت شانه ها کشیده می شود یعنی دست راست به طرف شانه چپ و دست چپ به طرف شانه راست. با حرکت دستان به سمت بالا عمل دم انجام می شود.
بعد ازاینکه هوا کاملا وارد ریه ها شد دستها به مشت تبدیل می شود و هوا با فشار زیاد به قسمت شکم (دیافراگم) وارد شده و در عین حال از ته گلو خارج می شود تاکید می کنم هوا را چنان با فشار به سمت شکم می فرستیم که عضلات شکم سفت می گردد در عین حال که به شکم و دیافراگم فشار وارد می شود هوا از ته حلق شروع به خروج می کند (خروج تدریجی). دستان مشت شده به طرف پایین حرکت می کند. صدای بازدم بسیار بلند و قدرتیست. بازدم باید صدای نعره و یا خرناس یک ببر یا اژدها را بدهد.
کاراته کارها معمولا ایبوکی را در زیر آبشار و یا در داخل استخر (آب تا بالای سینه) انجام می دهند.
این تنفس سریعا به شما قدرت درونی داده و حتی بدن را گرم می کند. اگر یک خانم وقتی که مورد تهدید قرار گرفته است ایبوکی را سه بار انجام دهد سریعا قیافه ای ترسناک و خشن پیدا نموده و در عرض چند ثانیه تبدیل به یک ببر ماده می شود. بعد از انجام ایبوکی چنان آرامشی به شما می دهد که باورنکردنیست.
ایبوکی ملایم:
به این روش رقص هوا در شکم نیز می گویند .در این روش که الهام گرفته از ایبوکی است دم را انجام داده و وارد شکم نموده و سعی می کنیم هوا را در درون شکم حرکت دهیم سعی می کنیم تا شکم کاملا باد شده و بزرگ شود. تلاش می کنیم تا شکم بیش از پیش بزرگ تر شود. انگار که مسابقه بزرگ کردن شکم گذاشته اند. بعد به نرمی هوا را بیرون می دهیم. این عمل را سه بار یا بیشتر انجام بدید.

یک نصیحت ورزشکاری:
"هروقت فکرتان دچار اغتشاش شد و ضربان قلبتان زیاد شد تنفس خود را کنترل کنید"

سبک های تحت پوشش فدراسیون کاراته جمهوری اسلامی ایران

سبک های تحت پوشش فدراسیون کاراته  جمهوری اسلامی ایران
1. وادوکای

2. شوتوکان(ski)

3. شیتوکای

4. تاپ کاراته

5. دای دوجوکو

6. کن شی کان

7. شوتوکان(jka)

8. کن شین کان

9. کان ذن ریو

10. شیتوریو سنتی

11. شین ذن

12. سی دو کان

13. وادوریو

14. انشین

15. سمی شین کای

16. گوجوریو

17. گوجوکای

18. کیوکوشین

19. ایشین ریو

20. شی دو کان

21. کیک بوکسینگ

22. فول کنتاکت

23. کوک سول وان

24. کن دو

25. آیکیدو

ژان کلود ون دام

ژان کلود ون دام یکی از بزرگترین و معروفترین ستاره های فیلمهای هنرهای رزمی محسوب می شود او که هم اکنون حدود 44 سال دارد با احتساب پایان سال جاری تاکنون در حدود 32 فیلم سینمایی ظاهر شده که در همه آنها به جزء یک مورد نقش اصلی را داشته است . همچنین حضور او در چندیدن فیلم مستند همچنین شوهای تلویزیونی از وی چهره ای شاخص و محبوب ساخته است . در تمامی فیلمهایی که او در آنها به ایفای نقش پرداخته شما با شخصیتی روبرو هستید که سرسخت و خشن است و قهرمان اصلی فیلم محسوب می شود اما در زندگی عادی ، او یک فرد فروتن با اخلاق و در یک کلمه انسانی با شخصیت است در این مصاحبه ما با ژان کلود ون دام به گذشته او سفر می کنیم .به جوانی ، ریشه های او در هنرهای رزمی و همچنین کشمکشهای که او قبل از رسیدن به شهرت ، ثروت و محبوبیت امروزی با آنها دست به گریبان بوده است . شاید آغاز شهرت او به سال 1987 بر می گردد بازی او در فیلم BIOOD SPORT نوید ظهور یک ستاره واقعی را در فیلمهای رزمی می داد . عکسهای او که بیان کننده مهارتهای بی بدیل او در اجرای هنرهای رزمی و تکنیکهای ناب کیک بوکسینگ بود . کارگردانهای هالیوود را بر آن داشت تا از این فایتر جوان و با آتیه در فیلمهای خود استفاده کنند.



اولین مصاحبه او با تصویری بزرگ به روی جلد یکی از مجلات آمریکایی با نام (بروسلی جدید هالیوود) نظر بسیاری از طرفداران هنرهای رزمی را به خود جلب کرد ، پیش بینی ها زودتر از آنچه تصور می شد به حقیقت پیوست و در دهه 1990 او تبدیل به یکی از سه ستاره مشهور فیلمهای رزمی گردید . نام او در کنار ستارگان مطرحی همچون جکی چان ، استیون سیگال خیلی زود او را به سوی پله های ترقی سوق داد و شاید بتوان گفت که او راه 100ساله را یک شبه طی کرد و به شهرت رسید . اما متاسفانه شهرت زود هنگام محبوبیت و ثروت در آغاز راه ژان کلود جوان را تا حدودی از راه اصلی منحرف کرد و همانطور که برای خیلی دیگر از هنرپیشگان جوان سینمای آمریکا هم شاهد بوده ایم ،‌ون دام نیز نتوانست خود را از این حواشی دور نگاه دارد و تحت تاثیر فرهنگ غلت و نادرست رایج در هالیوود قرار گرفت . اما در سالهای اخیر ون دام تلاش کرده تا دوباره به جامعه سالم هنرهای رزمی برگردد و ریشه های خود را دوباره بیاد آورده است. شاید بتوان گفت که ون دام هم اکنون یکی از ماست او بین ما یک کمربند مشکی است که موقعیت امروزی خود را مدیون هنرهای رزمی می داند و شناخت شخصیت واقعی خود را مسلما از حضور در عرصه هنرهای رزمی بدست آورده است .



ژان کلود ون دام اکنون عاقل تر بالغ تر و پخته تر از گذشته در کنار ما از گذشته پر ماجرای خویش سخن می گوید ، عقاید خود را درباره هنرهای رزمی سنتی و تفاوت بین آموزشهای قدیمی و مدرن امروزی بیان می کند و از زندگی امروزی ، تجارت و سرمایه گذاری شخصی خود حرف می زند . این افسانه هنرهای رزمی که در بروکسل متولد شده است فعالیت در ورزش کاراته را مایه مباهات خود می داند.



- ژان کلود ،‌ هنرهای رزمی از نظر تو به چه معناست؟

باید بگویم که کاراته مرا آن چیزی کرده که هم اکنون می بینید. من آدمی بسیار عصبی و نگران بودم اما حالا خیلی احساساتی و حساس هستم . با کاراته ، توانایی های جسمانی ام را افزایش دادم و البته به رویای حضور در فیلمهای سینمایی هم دست پیدا کردم .

- فیلمهای شما بسیاری از جوانان را تشویق کرد که به هنرهای رزمی رو بیاورند و به آن بپردازند فکر می کنید که آن فیلمها هنوز هم میتوانند همان تاثیر را بر روی جوانان امروزی داشته باشند ؟

در آغاز فعالیتم ، در فیلمهایی نظیر BIOOD SPORT و KICK BOXER بازی کردم و میدانم که آن فیلمها سبب ایجاد انگیزه در خیلی ها شد که به این ورزش بپردازند . امروز همین فیلمها در تلویزیون نمایش داده می شوند این فیلمها هنوز هم تاثیر سابق خود را داشته اند . همچنین شما الان رزمی کاران زیادی را می بینید که در این گونه فیلمها بازی می کنند من تنها کسی نیستم که در این زمینه فعالیت کردم بلکه خیلیهای دیگر هم هستند که دراین رشته کار می کنند بنابراین سوال سختی از من پرسیده اید و نمی توانم دقیقا به شما جواب بدم . منظورم این است که شاید آن فیلمها مثل فیلمها امروزی عمل نکنند ام اینطور هم نیست که اصلا تاثیر خاصی نداشته باشند .

- قبول دارم وقتی که نوجوان بودم با دوستانم فیلم KICK BOXER را تماشا می کردیم و شدیدا" هیجان زده می شدیم فردا که به مدرسه می رفتیم همه دلمان می خواست مثل ون دام باشیم ! به همین دلیل است که فکر میکنم فیلمهای شما هنوز هم مثل سابق برای بچه ها جذاب هستند و حالا اگر موافق باشید میخواهم درباره روزهای اولی که به آموزش این رشته پرداختید صحبت کنیم:

وقتی که تنها 11سال سن داشتم کاراته رو شروع کردم در آن زمان در شهر بروکسل شهری که در آن زندگی می کردیم یک باشگاه ورزشی بود من از نظر بدنی خیلی ضعیف بودم اما کاراته باعث شد بدن خیلی انعطاف پذیر و قدرتمندی داشته باشم بعدها مردم لقب جالبی به من دادن ((ماهیچه از بروکسل)) اولین لقبی بود که هوادارانم مرا با آن می شناختند آن زمان عاشق قهرمانهای رزمی کتابهای فکاهی بودم کتابهای کمدی MARVEL را خیلی دوست داشتم و دلم می خواست مثل قهرمانان آن کتابها بدن قدرتمند و زیبایی داشته باشم شانس با من یار بود زیرا در نزدیکی باشگاهم اتاقی بود پر از انواع وزنه های مختلف که بدنسازان جوان برای تمرین به آنجا می رفتند همانطور که می دانید رشته بدنسازی در آن وقت مثل حالا جا نیفتاده بود بنابراین من تصمیم گرفتم کتابهایی را درباره نحوه تمرینات این رشته تهیه کنم آن وقت شروع به تقلید از حرکاتی که در کتاب توضیح داده شده بود کردم و هر روز بعداز پایان تمرین کاراته به آن اتاق بدنسازی می رفتم و وزنه میزدم تا عضلات سینه و بازو وانم قوی شود این تمرین ها را هر روز به طور فشرده انجام می دادم تا به مرور به این صورتی که هم اکنون می بینید درآمدم در ضمن تمرینهای کششی را هم در کنار فعالیتهای دیگرم هر روز تکرار می کردم.



- اولین مربی هنرهای رزمی شما چگونه بود؟

او دقیقا" مثل پدر دوم من بود کلود گوئتز مرد جالب و دوست داشتنی بود او با همه شاگردانش رابطه جالب و دوست داشتنی داشت به همه آنها احترام میگذاشت و همه را به یک اندازه دوست داشت به ما اعتماد کامل داشت و از نظر ذهنی ما را قوی بار آورد.

- هنرهای رزمی در طول سالهای اخیر خیلی متحول شده است و خیلی از فنون و تکنیکهای قدیمی دیگر عملا استفاده نمی شوند لطفا برای ما توضیح دهید که نحوه آموزش و تمرینهای شما به چه صورتی بود و شما چگونه فعالیت می کردید؟

وقتی که اولین پیشگامان کاراته از ژاپن به بلژیک آمدند یک مربی در بین آنها بود که میازاکی نام داشت تمرینهای آن وقت با حالا متفاوت بود آن زمان مکانهای ورزشی خیلی مجهز نبودند و مربیان شاگردها را در جای نامناسبی تمرین می دادند نحوه آموزش سخت بود و هرکسی نمی توانست به آن بپردازد مثل تنیس یا گلف نبود که بتوان به راحتی انجام داد برای همین هم تنها کسانی به این ورزش رو آوردند که سرسخت و جدی بودند افرادی نظیر خود من که می توانستند در آن محیطهای آموزشی که مثل ارتش با افراد برخورد می شد تاب بیاورند.

- یادم می آید زمانی به من گفته بودید که مربیتان به شما لقبی داده بود و شما را ((PUNCHING BALL)) صدا می کرد ! منظورش چه بود؟

(باخنده) بله آن زمانها من 16 یا 17 سال سن داشتم . خیلی تنبیه می شدم البته او به صورت ما ضربه نمی زد اما عادت داشت که در پایان هر جلسه تمرین ، یک عده از نفراتی را که بیشتر به آنها علاقه داشت در یک خط به صف می کرد آن وقت هر کدام از ما دستهایمان را بالا می بردیم و یک نفر به شکم ما ضربه می زد . این ضربات و هوک های چپ و راست آن کسی که با آن قدرت به ما ضربه می زد باعث می شد مقاومت ما بیشتر شود و قوی تر شویم .

- شما قبلا گفته بودید که یک پوستر بزرگ از ((گیچین فاناکوشی)) در اتاق کارتان دارید . آیا جنبه های سنتی هنرهای رزمی برای شما اهمیت دارد واگر جوا بتان مثبت است چرا ؟

چرا ؟ چون ما همه از آنجا آمده ایم .منظورم این است که همه ما با همان آموزش های سنتی بزرگ شده ایم .وقتی کاراته از ‍‍‍‍‍‍ژاپن وارد بلژیک و فرانسه شد همه شاگردان این هنر رزمی ، پوسترهایی

از استادان ژاپنی شان به دیوارهای اتاق شان نصب کردند .ما این طور رشد کردیم .هنوز هم آن انضباط واحترام را می توا نم بین آن اساتیدو شاگردان ببینم .حتی اگر الآن هم به یک مدرسه آموزش شوتوکان کاراته بروم ، به همه سنت ها احترام می گذارم و لباس سنتی می پوشم .

- می فهمم: جالب است که سنت ها هنوز هم این قدربرای شماقابل احترامند.برای من هم دقیقا همین طور است .درست مثل ارتباطی که بینیک درخت و ریشه هایش می توان یافت .اما آیا به نظر شما کمربند مشکی این روزها خیلی سریع و به آسانی به بچه ها داده نمی شود؟

البته من همه ی مدارس هنرهای رزمی راکه در قاره های مختلف وجود دارند نمی شناسم .اما می دانم که در بعضی از مدارس گرفتن کمربندمشکی خیلی هم کار سختی نیست.مثل پدری که برای پسرش اسباب بازیهای زیادی می خرد بعضی از مربیان هم خیلی راحت به شاگردان خود کمربند مشکی می دهند اما البته این موارد استثناء هستند.بی عنوان مثال،من خودم کسی هستم که شهرت و ثروتم را از بازی در فیلم های رزمی به دست آورده ام اما افراد بسیاری هم هستند که انسانهای موفقی محسوب می شوند ولی در سایه قرار دارند من آدم خوشانسی بودم چون در زمان مناسب در جای مناسب بودم و آرزوی درستی داشتم اما بعضی وقتها ، من نمی توانم قضاوت کنم نمیتوانم تصمیم بگیرم. من همه دنیا نیستم من اطمینان دارم که اگر کسی از مدرسه کاراته من موفق به کسب کمربند مشکی شود لیاقت و استحقاق آن را داشته است اما در مورد بقیه مدارس نمی توانم نظر خاصی بدهم چون آنجا نبودم . برای قضاوت در مورد یک باشگاه باید چند سالی آنجا باشید و از احساسات ، نحوه آموزش و شیوه رفتاری مربیان و شاگردان آنجا با خبر شوی .

- یادم می آید یک بار به من گفتی که وقتی برای اولین به آمریکا وارد شدید تنها 5000دلار پول داشتی می توانید درباره آن دوران برای ما صحبت کنید؟چون خیلی از هم رشته های شما هستند که وضعیتی مشابه همان وضعیت اولیه ورود شما به این کشور دارند و برایشان جالب است که درباره آن دوران از خود شما بشنوند؟

وقتی که سالن ورزشی ام را فروختم پدر و مادرم چندان راضی نبودند چون ریسک بزرگی را مرتکب شده بودند با این همه پول خوبی بدست آوردم که خیلی به دردم خورد بعدها به عنوان مربی نیمه وقت هم کار می کردم که درآمد خوبی داشت و توانستم کمی پول جمع کنم مقدار اندکی از این پول را با خودم به آمریکا آوردم و بقیه آن را هم در بلژیک باقی گذاشتم که اگر نتوانستم در این کشور موفق باشم در برگشت دچار مشکل نشوم آنوقت خودم را وادار کردم تا سخت کار کنم هیچ وقت بیش از اندازه خرج نمی کردم و همیشه مراقب اطرافم بودم قبل از آمدنم به آمریکا پدرم تلاش بسیاری کرد تا مانع از کارم شود من به او قول دادم که در کارم موفق باشم و به آرزویم که همان ستاره سینما شدن بود دست پیدا کنم . من در روزهای اول حتی زبان هم نمی دانستم و هیچ کس را هم نمی شناختم والدینم نگران بودند اما من خیلی زود به نگرانی آنها پایان دادم . حالا هم خوشحالم که در آن زمان بر ترسم غلبه کردم و به آمریکا آمدم .

- درباره مشکلات اولیه خود برای رسیدن به هدفتان برایمان بگویید؟

من به این کشور آمدم تا هدفم را دنبال کنم و اعتماد به نفس زیادی هم داشتم هرگز از شکست نمی ترسیدم چون می دانستم که اگر امروز شکست بخورم حتما فردا پیروز می شوم از نظر جسمی و ذهنی خودم را سالن نگاه می داشتم. در5سال اول هیچ درامدی نداشتم در ماشینم زدگی می کردم و شبها توی خیابان می خوابیدم اما همیشه امیدوار بودم که رویایم تحقق پیدا خواهد کرد هر روز فقط دعا می کردم تنها کاری که از دستم بر می آمد . حدس بزنید چه شد؟! من به ارزویم رسیدم رویام به حقیقت پیوست. من واقعا آدم خوش اقبالی بودم .

- آیا به این موضوع اعتقاد دارید که استعداد و استفاده درست از زمان و موقعیتها می تواند در موفقیتهای افراد نقش داشته باشد ؟

بله می دانید، طبیعت در حقیقت یه فضا در قالب زمان است در واقع شما هیچ گاه نمی دانید کی و کجا به آخر خط می رسید بنابراین آنچه که شما باید انجام دهید این است که با خلاقیت خویش موقعیتی فراهم کنید و سپس به دنبال آن بروید .این خلاقیت ابتدا باید در مغذ شما ساخته شود و سپس طبق یک برنامه صحیح برای رسیدن به آن تلاش شود .من هرگز نمی خواستم که صرفا یک کارخانه دار موفق و یا یک تاجر ثروتمند باشم بلکه تلاش می کردم تا کاری انجام دهم که مرا به رویاهایم برساند. این آنچیزی بود که مرا به اهدافم رساند. آنچه که باعث موفقیتهای فیلمهای من شد فقط ذات خود داستان فیلم نبود بلکه زیبایی حرکات و آن تلاشی بود که برای ساخت آن انجام شده بود .

- بنظر می آید که همه این شرایط در یک زمان درست و یک مکان مناسب برای شما فراهم شده بود درست است؟

من هم همین طور فکر میکنم من می توانستم مثل یک ستاره بدرخشم و حالا مرد خوش بختی هستم .

- خیلی از مربیان از چنین مواردی مطلع نیستند اما شما کسی هستید که خودتان هم یک مدرسه آموزش هنرهای رزمی دارید کمی درمورد آن برای ما توضیح دهید ؟

خیلی ساده شروع می کنم من نمیدانم در کشور آمریکا به چه صورت است اما در کشورهای اروپایی اگر شما شاگرد خوبی باشید ، مربیتان گه گاه به شما استراحت می دهد . وقتی که من هنوز کمربند قهوه ای بودم استاد مرا به یکی از کلاسهایش می فرستاد تا به جای او با شاگردانش تمرین کنم و این تجربه خیلی خوبی برای من بود که باعث شد نکات فراوانی را یاد بگیرم . مربی من 4مدرسه کاراته داشت 2تا از آنها برای بزرگسالان بود و یکی هم برای افراد کم تجربه و ضعیف تر که من با این گروه کار میکردم.وقتی که 17سالم شد استادم یک باشگاه هم برای کودکان تاسیس کرد که من بعدها با آنها هم تمرین می کردم البته هیچ گونه مدرک تدریس و مربیگری ندارم چون در سن 15سالگی مدرسه را ترک کردم من از لحاظ مالی وضعیت خوبی داشتم و مجبور بودم از همان دوران کودکی کار کنم و تنها راحی که می توانستم از طریق آن پول دربیاورم هنرهای رزمی و ورزش بود. بعدها یک سالن ژیمناستیک تاسیس کردم و اسمش را هم سالن ژیمناستیک کالیفرنیا گذاشتم.در همان سالن یک باشگاه کاراته هم راه اندازی کردم و به آموزش آن پرداختم . کارم خیلی خوب پیش رفت و موفقیت های زیادی کسب کردم ضمن اینکه خاطات خوبی هم از آنجا دارم در خال حاضر در هالیوود زندگی می کنم که برای من جاذبه های قراوانی دارد اما من از همان مدارس آمده ام که از زمین تا آسمان با اینجا تفاوت دارد مفهوم تدریس ، داشتن رفاقت ، احترام و افتخار همه موهبت هایی هستند که من از فعالیت در کاراته بدست آوردم و خدا را از این بابت شکر می کنم .

- نه کاملا درست گفتید آن چیزی که گفتید کاملا شخصی بود و نشان دهنده آنچه که شما امروز هستید ، من از پاسخ شما لذت بردم چون همانطور که میدانید در ورزشهای رزمی خوبی ، صداقت ، کار سخت و متواضع بودن حرف اول را می زند و کسانی که در این رشته فعالیت می کنند غالبا افراد ثروتمند نیستند اما می توانند زندگی دیگران را متحول کنند و این دقیقا کاری است که شما به خوبی از عهده آن بر آمدید ؟

اگر بخواهم با شما صادق باشم باید اعتراف کنم که من در زندگی شخصی ام افراد بسیاری را دیدم که نفس فوق العاده ای داشتند اکثر آنها آدمهای خوبی بودند اما نتوانستند به موفقیت خاصی دست پیدا کنند. هنوز هم به نظر من هیچ چیز لذت بخش تر از این نیست که شما شاهد فروتنی و تواضع قهرمانی باشید که در عین پیروزی و افتخار همچنان افتاده و مودب است و این بهترین قسمت دنیای قهرمانی است.

- کاملا درست می گویید قصد کنجکاوی ندارم اما آیا هنوز سالن کالیفرنیا در بلژیک فعالیت می کند؟

بله من آن باشگاه را به یکی از دوستانم فروختم درست در مرکز شهر بروکسل و در یکی از خیابانهای اصلی شهر قرار دارد .

- و آیا هنوزهم کاراته تدریس می کنند ؟

نمیدانم سالن کاراته من در طبقه اول بود و سالن ژیمناستیک در طبقه هم کف که پنجره هم نداشت اما از تهویه مناسبی برخوردار بود آنجا خیلی سخت کار می کردیم .

- مثل مدارس قدیمی ، درست میگویم؟

بله آنجا درست مثل یک غار بود یک غار بزرگ با آیینه و همه چیز .

- آنطور که من شنیده ام شما در تجارت فرد موفقی محسوب می شوید آیا توصیه یا تجربه خاصی از کارهای بازرگانی دارید که بخواهید آن را با ما درمیان بگذارید؟

من آنقدر هم تاجر خوبی نیستم هر چند مردم طور دیگری فکر می کنند اگر بخواهم صادقانه جواب بدهم باید بگویم من در تجارت آدم موفقی بودم چون این کار را دوست داشتم . شما در هر کاری که به آن علاقه داشته باشید موفق می شوید چون همه فکر و ذکراتان مشغول آن می شود. وقتی که درباره چیزی که به آن علاقه دارید و فکر می کنید و دلتان می خواهد که آن را انجام دهید ناگهان مغزتان تبدیل به همان هدف می شود و ناخوداگاه به سمت آن چیز کشیده می شود . همه ما به پول علاقمندیم چون به ما امکان همکاری را می دهد هر چند من در سرمایه گذاری روی پولهایم آدم چندان زیرکی نیستم اما خلاقیت آن را دارم که از هیچ همه چیز بسازم به همین دلیل است که مردم مرا آدم موفقی می دانند.

کاراته‌

کاتاهای بزرگ چهار سبک اصلی کاراته جهان:


شوتوکان(21 کاتا): باسای دای، باسای شو، کانکودای، کانکوشو، تکی شودان، تکی نیدان، تکی ساندان، هانگت سو، جیته، ان پی، گانکاکو، جیون، سوچین، نی جوشیهوشو، گوجوشیهودای، گوجوشیهوشو، چینته، اونسو، می کیو، وان کان، جی ان.


گوجوریو(10 کاتا): سانچین، سایفا، سی چین، شی سوچین، سانسرو، سی سان، سی پای، کورورونفا، سوپاریمپی، تنشو.


وادوریو(11 کاتا): کوشانکو، نای هانچی، سی شان، چین تو، پاسای، نی سی شی، روهای، وانشو، جیون، جیته، سوپاریمپی.


شیتوریو(43 کاتا): جیته، جیون، جین، ماتسو کازه، وانشو، روهای، باسای دای، باسای شو، توماری باسای، ماتسومورا باسای، کوشوکودای، کوشوکوشو، کوشوکوشیهو، چین ته، سی انچن، سوچین، نی سی شی، گوجوشیهو، اونشو، سی سان، نای فانچین شودان، نای فانچین نیدان، نای فانچین ساندان، آئویاگی(سی ریو)، جوروکو، نی پای پو، سانچین، تنشو، سی پای، سان سی رو، سایفا، شی سوچین، کورورونفا، سوپاریمپی، هاکوچو، پاچو، هیکو، پای کو، آنان، آنانکو، پاپورن، چاتان یاراکوشانکو.